من یک زنم
...زنی تشنه عشق و بوسه و زندگی
Wednesday, February 02, 2011
زنگ میزنم حالش رو بپرسم. عادت داره طرز خاصی‌ به این سوال جواب بعده، نمیدونم چرا. وقتی‌ می‌پرسی‌ خوب چطوری، خوبی‌؟ اول یک اه کوتاه میکشه و بعدش صداش رو آروم میکنه و میگه: "ای ی ی ، بد نیستم، زنده ام." خوب هی‌ سوال می‌کنم که شوهرت چطوره، بچه ت؟ همینجور جواب میده که:‌ای ی هستیم، زنده ایم. هیچ وقت نمیفهمم که مثلا چی‌، که زنده ایم. خوب من میشنوم که زنده ای، می‌خوام بدونم چطوری. دوست داره دیپرس باشه، کلافه باشه. نمیفهمی کی‌ راستی‌ راستی‌ حالش خوبه، کی‌ حالش خرابه. گاهی‌ زنگ که میزنم باید به زور پنس از دهانش حرف بکشم، گاهی‌ اونقدر میگم دیگه چه خبر، که خودم کف می‌کنم. گاهی‌ اون هم همینطور، خوب خبری نیست. خلاص.هم سنّ هستیم با یک دنیا اختلاف. کمتر باهاش تماس میگیرم. گاهی‌ هم رو میبینیم. هر هزار سال یکبار خونه یک دوست مشترک هم رو میبینیم.به شدت فکر میکنه خیلی‌ "کول" هست که با یک غیر ایرانی زندگی‌ کنی‌. سوال‌های عجیب غریب میپرسه.اینکه چطوری با هم دعوا می‌کنیم ؟ اینکه کی‌‌ها به من میگه عزیزم، اینکه توی رختخواب چطوریه؟ عشق کانادا و آمریکا هم هست و به همین دلیل " ایتس ریل کول تو اسپیک انگلیش آل د تیم" و " یوو آار وری لاکی تو هو هیم بای یور ساید". مدام میپرسه هفته‌ای چند کتاب به انگلیسی می‌خونم، چقدر اخبار انگلیسی گوش میدم و چرا لهجه بریتانیای یا ایرلندی پیدا نکردم؟اصلا چرا روی لهجم‌ام کار نمیکنم که انگلیسیم پرفکت بشه؟

شوهرش داستان جداگانه ایه برای خودش. از وقتی‌ باسن رو می‌گذره روی سوفا، یا تو موفقیت‌های شغلی‌ خالی‌ میبنده، یا از خرید موبایل جدید میگه، یا از مهاجرت به کانادا حرف میزنه. هیچ کس آی‌ پد شبیه اون نداره، هیچ کس مثل اون با رئیسش رک نیست، هیچ کس مثل اون نمیتونه دانمارکی‌ها رو سر جاشن بنشونه...هیچ کس...

زنگ زده که شنبه برنامه ندارین؟ میگم نه، میگه پس بیاین خونه ما، تولد بچه هست. تا خرخره میرم تو گل.
13 Comments:
Anonymous Aria Lonely said...
سلام
اتفاقی دیدم وبلاگت رو
خیلی خوب مینویسی
سادگی قالب وبلاگت ولی نوشته و محتواشون وبلاگت رو سنگین و رنگین کرده
شاد باشی همیشه

Anonymous jameel said...
سلام شیشه یه نوع ماده محرک کوفتیه که تو ایران مدتیه مصرف میشه اسم خارجکی اش هم مت امفتامینه..یه چیزی تو مایه های اکس..

Anonymous Anonymous said...
منهم همش برام جالبه که زندگی با یک غیر هم وطن چه طور میتونه باشه؟همش فکر میکنم که شاید نداشتن گذشته مشترک و خاطرات مشابه ممکنه آدم رو در رابطه خیلی سرد کنه اما از طرف دیگه همین باعث میشه که تو بیشتر به فکر زندگی در حال باشی و هی گذشته رو شخم نزنی .نمیدونم شاید اکثر آدمهایی که من دیدم که با غیر م وطن خودشون زندگی میکنند شخصیتهای خیلی مستقلی دارند.در هر صورت زندگی مثل زندگی تو میتونه خیلی کنجکاوی ملت رو تحریک کنه .امیدوارم که همیشه از زندگیت لذت ببری هستی نازنین

Blogger MercedeAmeri said...
سلام :)

پیغامتو دیدم، اومدم کلی‌ از آرشیوتو خوندم و به فکر فرو رفتم...

Anonymous بهاره said...
همیشه به سوال "برنامه ای ندارین/ برنامه ت چیه" باید خیلی با دقت جواب داد! من حتی به دوستا هم اولا واضح نمی گم. می گم مطمئن نیستم یا یه برنامه ای دارم که هنوز اوکی نشده صد در صد. بعد اگر برنامه ی پیشنهادی خوب باشه قبلی رو کنسل می کنم اگر نه تایید! :D

Blogger Mojtaba Safari said...
ایتش ریل کول تو سپیک... هاهاها... خیلی با حال بود
:))

Anonymous ژن ها said...
hi hasti

خب عزیزم این جور مواقع باید خیلی جدی بگی : اتفاقن خیلی سرم شلوغه و یه عالم کار دارم و برنامه و اینا ! جلوی همچین آدمایی همیشه باید همچین جواب هایی رو آماده داشت !

Anonymous Anonymous said...
ياد گرفتم با اين ها رك باشم....معمولا ن نداشتن حس خوب دو طرفه هست....اينو فقط يه طرف بايد يادآوري كنه

Anonymous مهرزاد said...
این دوس داشتن دپرس بودن
این میل به افسردگی شده شاخص ماایرانیا
می فهمم این حسو
سلام
تونستی از تورنت استفاده کنی؟

Anonymous مجید said...
سلام
ما هم به لطف تکنولوژی و صد البته تکنیسین بودن تونستیم به ولاگت سر بزنیم.

خوبی؟ خوشی سر حالی؟

مرسی که برای پست مربوط به بردیا برام پیام گذاشتی.
در عین حال که بچه داری سخته، توجه زیاد میخواد و من نگران آینده هستم.

وقتی فرصت میشه که فقط من و بردیا باشیم، عین دوساعتی که باهاش هستم داریم مثل دو تا بچه تو سر و کله خودمون و اطرافمون میزنیم.

Blogger Shahrokh said...
it is amazing how deep the self-victimizing culture had rotten us to the bone, that had become a quality to look sad/depress/hurt or put down


Thnx for your kind comment on my photoblog Hasti

Anonymous ابرپیما said...
منم از روش "یه برنامه داریم ولی هنوز قطعی نشده" استفاده می کنم. چاره ای نیست، نمیشه با این آدمها صادق بود. امیدوارم که به خیر و خوشی گذاشته باشه.