کنار جاده ها، بوی بهار دیررس رو به درون وجودم میکشم و زنده میشم از دیدن اینهمه نرگس و بنفشههای نو رس. جادهها شبیه هم نیستن، هیچ راهی شبیه راه دیگه یی نیست. وقتی سرم رو به پنجره ماشین تکیه میدم و به دوزخ فکرهای جهنمی فرو میرم، جادهها کش میان و بی رنگ میشن. وقتی هم به خودم بر میگردم، راهها دوباره بوی فصل رو میگیرن.
پراگ شهر زیبائی هاست، با ساختمانهایی که به نظر میاد پر از خاطره هستن. دیوارهایی که سالها رو پشت سر گذاشتن و انگار باز هم منتظر چیزی هستن. رودی که شهر رو از وسط بریده و پلهایی که این دو بریده گی رو به هم دوخته. شهری که جان میده برای عاشقی کردن.
پنج روز با هم، همه جای شهر رو زیر پا میگذاریم، از آبجو تلخ و غلیظ چک سر خوش میشیم و سوسیسهای خوش طعم، مزه میکنیم. پنج روز رو زندگی میکنیم و نفسی تازه میکنیم برای روزمره.
سلام به دوشنبههای کسل.
خوشحالم که سفر بهتون خوش گذشته...حالا روزمره هم فرق می کنه دیگه.
man ba shoma az tarighe webloge roospigari ashna shoodam . khosh hal m isham be webloge manam e sar bezanin
www.diazpaam10.blogspot.com
هميشه شاد باشي.
سلام به دوشنبه هاي كسل!
khoshhalam ke halet behtare, gahi mosaferat hame chiz ro khoob mikone.
moraghebe khodet bash.
سلام
در مورد اينكه چرا بعد از پايان دوره شكار وشروع كشاورزي اون حس مالكيت مردها بر زن ها از بين نرفته لازمه يه توضيحي بدم
چن دتا ميمون ر وميذارن توي يه اتاق يه پله از اينايي كه دو طرفه هستن مي ذارن وسط اتاق
روي پل هيه چندتا موز مي ذارن
هر وقت ميموني مي خوا داز پله بره بالا موز برداره يه دوش آب سرد باز مي كنن روي همه ي ميمونا
ميمونا كم كم شرطي مي شن ايته كه وقتي يكي شون از گشنگي يا شيطنت مي خواد بره بالا از پله بقيه مي ريزن سرش و كتكش مي زنن
اولين باري كه مي خواد از پله بره بالا بقيه مي ريزن سرش (نگاه تعجب آميز ميمون در اين لحظه بايد ديدني باشه!) و چند بار كه اين قضيه تكرار مي شه از خير موزا مي گذره و جالب اينه كه بعدا هر وقت ي هميمون ديگه باز هم از سر گشنگي يا شيطنت مي خواد بره از موزا بردار ه اين ميمون جديد هم قاتي بقيه كتكش مي زنه!
تك تك ميمونا رو با ميموناي جديد عوض مي كنن تا جايي كه يه عده ميمون بدون اينكه تجربه دوش آب سرد و اينا ر وداشته باشن واصلا خاطره اي در اين زمينه داشته باشن به همون رفتار سابق ادامه مي دن
سلام
اما من قبول ندارم كه اين قضيه ب هشكارگري آدما ربط داره
فكر مي كنم از شروع خلقت همينجوري بوده و اين كه الان خيلي جاها اين جوري نيس درواقع مصداقي از اصلاح امر طبيعيه
حالا اصلاح امر طبيعي چيه بماند براييك وقت ديگه!
dar zemn man ghablan in ja ha mineveshtam, shayad dafe haye pish ke sar zadam bloge man ro dide bashi
hastie nazanin
delet aram.
www.hanoozdarsafar.blogfa.com
www.coralisland.blogsky.com