ماشین رو روبراه میکنه برای حرکت. زیاد از مکانیکی سر رشته نداره، اما خوب بلده خودش رو روغنی کنه. میریم پراگ. "لازمه، برای همه چیزمون و همه جامون..." این رو با لبخند میگه و من هم قبول میکنم. لیستی از چیزهای که باید برداریم نوشته، هر تکهای رو که میگذره، روی لیست خط میکشه، و من حال میکنم از اینکه فقط بیننده باشم. پراگ باید شهر قشنگی باشه، توی عکسها که قشنگه امیدوارم تصاویر جاندارش هم همین اندازه دیدنی باشه. البته زیاد هم فرقی نداره کجا باشیم، هرجایی میتونه دیدنی باشه اگر درست ببینیم.
سه هفته دیگه میره زامبیا برای سه ماه. مدتها بود که در لیست پزشکان اعزامی بود و چند روز پیش، خبرش رسید. قرار گذشته بودیم با هم بریم، اما برنامه من جور نشد. هم تجربه کافی ندارم و هم دوتایی رفتن درد سرهای خودش رو داره. همزمان با رفتنش مامان میاد اینجا، اما با این حال جاش خالی میمونه. سعی میکنم بهش فکر نکنم، حالا وقت این چیزها نیست.
Omidvaram daghigheha va saniyehat sarshar az hayajan va zendegi bashe... khosh begzare :-x
Your Weblog reader
خوبي؟ اميدوارم كه حسابي خوش گذشته باشه و ايشالله كه اين سه ماه زود زود بگذره البته نمي دونم آرزوي خوبي هست يا نه! اگه اين سه ماه بگذره اونوقت مامان ميره آره؟!
سال نو مبارک باشه
چه خوب که رفتی سفر گاهی خیلی لازمه خیلی زیاد
وای از دلتنگی نگو که بدترین چیز دنیاست.
میبوسمت
همیشه خواننده خاموشت بودم. با اجازت لینکت میکنم. نوشته هات رو دوست دارم. مسافرت خوش بگذره
برای آشنايي هر چه بیشتر با معلم تفکر و انديشه ، نظريه پرداز معناگراي ايراني و رهبر جمعيت ال ياسين ، استاد ايليا رام الله (پيمان فتاحي) می توانید به سایت زیر مراجعه کنید
www.ostad-iliya.org