من یک زنم
...زنی تشنه عشق و بوسه و زندگی
Tuesday, November 24, 2009
مرکز زنان دقیقا همون جاییه که وقتی‌ توش وارد میشی‌ بوی‌ نکبت و ذلت و خشم‌های فروخورده رو به درونت میکشی، بدون اینکه بتونی‌ هیچ غلطی بکنی‌.

اتاق جراحی استخوان جاییه که وقتی‌ توش وارد میشی‌، صدای خرت خرت اره رو روی استخوان پا میشنوی، هفتهٔ اول سرت گیج میره و هفتهٔ دوم میتونی‌ به راحتی‌ آدامس بجوی و با صدای اره، روی زمین ضرب بگیری.

واکینگ استریت کپنهاک جایه که از سر تا تهش راه میری، به مغازه‌ها نگاه میکنی‌، تنه‌ می‌خوری، به نوازنده‌های خیابونی پول میدی، خسته میشی‌ و بعد هم سر از یک رستوران در میاری، بدون اینکه بفهمی چرا؟

خونهٔ ما نمیدونم چه جور جاییه!!
5 Comments:
Anonymous Anonymous said...
هم بده هم خوب.....مي توني با كدهاي رمزآلودش كلي يرگرم شي

Anonymous hiva said...
ahum, bakhshe zanan!!

Anonymous درد من said...
آشپزخانه

به بوی سیاست

آغشته است.

دستمالی به من بده.

مرگ را جرم گیری

می کنم.

میشه حدس زد چه جور جاییه

Anonymous nazli said...
salam
dust dashtam hamitor edame midadi che khoob bood.
take care honey.