مرکز زنان دقیقا همون جاییه که وقتی توش وارد میشی بوی نکبت و ذلت و خشمهای فروخورده رو به درونت میکشی، بدون اینکه بتونی هیچ غلطی بکنی.
اتاق جراحی استخوان جاییه که وقتی توش وارد میشی، صدای خرت خرت اره رو روی استخوان پا میشنوی، هفتهٔ اول سرت گیج میره و هفتهٔ دوم میتونی به راحتی آدامس بجوی و با صدای اره، روی زمین ضرب بگیری.
واکینگ استریت کپنهاک جایه که از سر تا تهش راه میری، به مغازهها نگاه میکنی، تنه میخوری، به نوازندههای خیابونی پول میدی، خسته میشی و بعد هم سر از یک رستوران در میاری، بدون اینکه بفهمی چرا؟
خونهٔ ما نمیدونم چه جور جاییه!!
به بوی سیاست
آغشته است.
دستمالی به من بده.
مرگ را جرم گیری
می کنم.
dust dashtam hamitor edame midadi che khoob bood.
take care honey.