آلبومهای کوچک و بزرگ، همیشه دیدن عکسها، یکی از بازیهای لذت بخش کم بوده. روزهایی که نبودی، وقتی چمدان به دست از در بیرون میرفتی، امید من، دیدن جدیدترین عکس هامون بود. حالا که نیستی ورق زدن این آلبومها نوعی شکنجه خودخواسته است! احتمالا تو این که اون ور اقیانوس نشستی، همین الان، توی همین لحظه، اصلا از فکرت هم نمیگذره که من چند بار اون عکس کناررود سن رو نگاه کرده ام و حسرت اون فنجان قهوه ای رو خورده ام که انگشتهای تو روی تنش بازی میکنه. راستی من هیچ وقت فکرش رو هم نمیکردم که بعد از اون روز ابری، حتی دین تابلوی فرودگاه هم من رو به بغض بندازه. چقدر ضعیف و بیچاره بودم یا نه چقدر بی تو ضعیفم...نه، احتمالا هیچ کدوم از اینها نیست. من فقط و فقط توی یک روز نه چندان گرم تابستونی، دلم هوای تو رو کرده. دلم هندوانه خنک میخواد که تو قاچ کرده باشی. مسخره است. دلتنگیهای ساده لوحانه، احمقانه و بی شعور.
دلم شعر فارسی، ترانه های فارسی میخواد. دوست دارم خونه که میام فارسی حرف بزنم و برای دوستت دارم گفتن، از هیچ کلمه ای غیر از کلمات فارسی استفاده نکنم. دوست دارم وقتی در هوس و میل عشق ورزی غرق میشم، زبانی با کلمات فارسی من رو ستایش کنه. دوست دارم موقع خوندن کتاب مادران و دختران، مجبور نباشم داستان رو به زبانی غیر از فارسی، تعریف کنم.
من فقط دلم برای شنیدن جکهای تکراری تو تنگ شده.
من مجید هستم، امیدوارم من رو یادت باشه. برای اطمینان من همون به قول تو مرد سالار وفادار به سنت ها هستم. و احتمالا تو هم از نظر من همون زن تجدد خواه تمام عیار
خوب بلاگر از ایران قابل دسترس نیست یا احتمالا سایت اینترنت من مشکل داره برای همین هم از فیلتر شکن استفاده کردم.
خوب همین که برگشتی با تمام مشکلات که برای همه ما هم به نوعی ( نوعی دیگر) پیش آمده جای امیدواریه و نشوندهنده اونه که برای انسانها همیشه زندگی نگاهی رو به جلو داره
خوب موفق باشی
مجید
majidam.blogspot.com
که بزودی آدرسش عوض میشه
I used to read your blog everyday and then I kind of lost it and now today I am back to it and I just cannot believe my eyes that someone is in a situation so much similar to me. I really like to write more to you and hear more from you if possible. Is there anyway I can get your email address?
Thanks