من یک زنم
...زنی تشنه عشق و بوسه و زندگی
Sunday, April 22, 2007
دریابیم.
حالا که سیوند به شک خدا آبگیری شد و اتفاقی هم نیفتاد،
حالا که میتونیم از گذشته هامون برگردیم به حال و شکوه باستانی مون رو کمی فراموش کنیم و به ذلت کنونی مون نگاهی بندازیم، حالا که جوش فیلم آبکی سیصد از سرمون افتاد،
برگردیم سر زندگی روزمره و یادمون باشه که یعقوب یادعلی نازنین، بدجوری مورد مهرورزی قرار گرفته و توی زندان روزهای نه چندان راحتی رو میگذرونه.

اشتباه نشه من هم دلم برای تاریخ وطنم می طپه اما کمی بیشتر برای مردم وطنم، به خدا اهل لنگش کن هم نیستم.

این نوشته مهشید رو هم بخونین.