ای ایرانای مرز پور گوهر
این خانواده کاملا ایرانی هستن. از نژاد آریا، خالص خالص. به غذا میگن خوراک، مثل من غیر ایرانی نمیگن چایی یا آب میخورم، میگن: مینوشم. عوض سلام میگن درود عوض خدا حافظ میگن روز، یا شب خوش. تمثیل فروهر به گردنشون آویزونه، کتیبه داریوش رو روی دکور گذاشتن. اسم بچههاشون ایرانیه اصله. شک نداران که کوروش و داریوش، اصلا کلّ امپراطوری هخامنشی، پر افتخارترین دوران تاریخ بشری بوده. شک نداران که دوهزار و پانصد سال پیش، شیر و عسل در جویها روان بوده و همه زیر سایه "گفتار نیک، پندار نیک، کردار نیک" به خوبی و خوشی زندگی میکردن.شک نداران آریاییها همه چشمهاشون آبی بوده، موهاشون هم روشن، قد و هیکلشن هم چیزی تو مایههای جوانیهای آرنولد. مطمئن هستن که تمام سازمنهای حساس و پستهای کلیدی ایالات متحده به دست ایرانیها اداره میشه. شک نداران که هرچی بالا سر ایران آمده از عرب هست، و هر دزدهای توی ایران هم افغانیه. شک ندران که هر وقت یک دانمارکی بفهمه که طرف از ایران میاد، حتما تحسینشون میکنه و میگه شما بدون مصاحبه بفرما سر کار. این خانواده اصیل آریایی، به عربها فحش میدان، به افغانیها بد و بیراه میگن، همه اروپا شرقیها رو دزد و آدم کش میدونن، تمام زنهای روس رو فاحشه میدننا، توی ایران، فقط تهران رو میشناسن و شهری رو که خودشون توش بزرگ شدن، بقیه رو یا "ترک" میدونن یا "لر" یا "کرد" یا "بلوچ". از هر دوای میلی که میفرستن، حتما یکیش عکس یک ایرانیه موفقه تو ینگه دنیا، یا شعرهای ایران پرستانه و بوی کهنگی گرفته.
این خانواده ایرانی وقتی کنارشون هستی حالت رو دگرگون میکنن از بس روح زرتشت رو بلا پایین میکنن و یادت میارن که آخوندها از نسل عربها هستن و چنان که افتاد و دانی. این هموطنان عزیز، در حالی که "گفتار، پندار و کردار نیک" رو رزی صد بار تکرار میکنن، سر دولت فخیمه دانمارک کلاه میگذارن، از زیر مالیات فرار میکنن، آرزو میکنن کاش میشد زودتر بازنشستگی زدورس میگرفتن و میتونستن بیشتر سیاه کار کنن. این خانواده ایرانیه اصیل، شرم بشریتن ، از اون دست افرادی که آرزو میکردی کاش هیچ وقت ندیده بدیشون.
نوشته شما رو خوندم ياد خودم افتادم و اينكه همين رفتار رو من هم گاها دارم البته جز اينكه به نظرم افتخار به گذشته دردي از كسي دوا نميكنه اين كه كوروش و داريوش چي بودن و كي بودن مهم نيست مهم ادمهايي كه الان هستن از ايراني جز دروغ و دورويي چيزي نميبيني البته به جز احساس قوي و مهربوني كه اون هم داره كم كم از بين ميره
چقدر احساس غربت ميكنم تو اين دنيا
...چه تناقض بزرگی
قشنگ بود بهتر بگم قشنگ نوشتي خوب توصيف كردي... ولي من تشنه ئ توام تشنه ئ احساسات نابت احساسات انسانيت و زنانگيت.
از خودت بگو از دروني ترين احساسات برام بنويس.
من و شايد خيلي از خوانندگانت با تو هم احساس مي شن وقتي از خودت مي گي از زندگيت از كارت از چه مي دونم حتي ميكينگ لاوت. اين رو جدي مي گم عالي منتقل مي كني .